جواني 24 ساله هستم كه مدت زيادي از ازدواجم نمي گذرد، با همسرم ۱۱سال اختلاف سنی دارم، چه كاره و چه رفتارهاي بايد انجام دهم که در زندگی و آینده ام با مشکل روبرونشوم.
کارشناس ارشد مشاوره خانواده: با اينكه نمی توان درباره عدد دقیق فاصله سنی زوجین و نقش آن در موفقیت و شکست زندگی زناشویی قانون یکسانی برای همه افراد صادر کرد اما بايد توجه داشته باشيد كه تناسب سنی از جمله موازین زیربنایی و اساسی در ازدواج است که بی توجهی به آن، زمینه ساز بسیاری از کج خلقی ها و ناسازگاری ها در زندگی زناشویی خواهد شد.
در واقع تفاوت سنی عاملی است که در کنار تفاوت های اخلاقی، شخصیتی و ظاهری اختلافات زناشویی را تشدید می کند. آنچه در این میان اهمیت دارد این است که اختلاف سنی زن و مرد نباید آنقدر زیاد باشد که در مسائل اساسی زندگی شان نظیر عقاید و ارزش ها، ارتباط با اقوام و دوستان، تفریحات و سرگرمی ها شکاف زیادی را ایجاد کند چرا که تفاوت فاحش نگرش در این حوزه ها باعث بروز اختلافات و یا دلسردی هایی در زندگی زناشویی می شود.
در ادامه نقل قول هایی از زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره را که اختلاف سنی زیاد با همسرشان برایشان مشکلاتی ایجاد کرده است. می خوانید:
تبیین روانشناسانه «کبوتر با کبوتر/ باز با باز» از زبان مراجعین
* وارد اتاقم شد. احساس می کند دنیای شان، باورهای شان و احساسات شان به اندازه یک قاره از هم فاصله دارد، از خاطرات تلخ و شیرین ازدواج شان حرف می زند و می گوید: «روزهای اول ازدواج مان با شوهرم برای خرید چند دست لباس عید وارد مغازه ای شدم.
بعد از پایان خرید همسرم کارت بانکی خود را به من تحویل داد و به سمت خودرواش رفت تا لباس هایی که خریده ام داخل آن بگذارد، خرید گران قیمت ما از یک طرف و دیدن خودروی مدل بالای همسرم که روبه روی مغازه پارک شده بود از طرف دیگر، باعث شد فروشنده خانم واکنش نشان دهد ؛ با حسرت تمام نگاهی به من انداخت و گفت: کاش پدر من هم مثل پدر شما بود! هم ثروتمند، هم با سلیقه در خرید...». بعد از گفتن اين خاطره نگاه تلخي همراه با لبخندي كرد و در سکوتی سنگین محصور شد. سکوتی سرشار از ناگفته ها ...
* جنس نگرانی های امیر حسین متفاوت است او ۱۶ سال از همسرش مریم که ۳۰سال دارد. بزرگ تر است. امیرحسین می گوید:
« در روزهاي اول اول زندگي همه چيز روبه راه و خوب بود. مسافرت های مان خاطره انگیزترین لحظات عمرم بود و در کنار مریم خوشبختی را احساس می کردم.اما اکنون که ۱۰سال از زندگی مشترک مان می گذرد دیگر خبری از آن شور و نشاط نیست.
احساس می کنم روز به روز از همديگر فاصله گرفته ايم. علاوه بر این حالا که رفته رفته گرد پیری به سروصورت من نشسته است فکر می کنم همسرم از این که بخواهد در کنار من در شهر قدم بزند خجالت می کشد.
آسیب هایی که باید جدی گرفت
مسلما تفاوت سنی که در برخی مواقع حالت «شکاف سنی» به خود می گیرد برای زوجینی که بیش از یک دهه با یکدیگر فاصله سنی دارند مخاطرات زیادی را به همراه دارد. پختگی زیاد یکی از طرفین در مقابل ناپختگی و بی تجربگی های طرف مقابل، مهم ترین عاملی است که کفه ترازوی ارتباط را در بیشتر ابعاد زندگی زناشویی نامتوازن می سازد.
ترس اينكه رزوي همسرش او را ترك كند، وابستگی به او، احساس برتری و کامل بودن، موظف دانستن خود واحساس مسئولیت نسبت به کنترل رفتارهای فرد کوچک تر، زیر سوال بردن تعدادی از رفتارهای او، کهولت سن و زوال جسمی و ... همه و همه از جمله نگرانی هایی است که در این نوع روابط گریبان گیر همسر «مسن تر» می شود.
فرد «کوچک تر» نیز با نگرانی هایی نظیر دلزدگی و سردشدن نسبت به رابطه زناشویی، احساس بی حوصلگی و تمایل به انزوا، احساس خجالت زدگی از حضور در جمع و معرفی همسر به دوستان و آشنایان، حس پشیمانی و ...، دست و پنجه نرم می کند.
فاصله سنی زیاد در کدام سنین مخاطره بیشتری ایجاد می کند؟
بسته به این که زن و مرد در کدام دهه از زندگی شان به ازدواجی با فاصله سنی زیاد «بله» می گویند، میزان مخاطراتی که شکاف سنی ایجاد می کند، کم یا زیاد می شود. به طور کلی ازدواج در دوره نوجوانی و اوایل جوانی به دلیل اتخاذ تصمیم های هیجانی و عاطفی طرفین و احساسی عمل کردن آن ها در امر انتخاب همسر، چه برای دختران و چه برای پسران جدای از اهمیت مبحث فاصله سنی، توصیه نمی شود.
به عبارت دیگر شرایط و نکات حائز اهمیت در ازدواج دختری ۱۳ساله که ۱۱سال با همسرش اختلاف سنی دارد، کاملاً متفاوت از شرایط ازدواج دختری ۲۷ساله با مردی ۳۸ساله است. یقینا تفاوت سنی زیاد در ازدواج هایی که طرفین خصوصا دختر از نظر سنی به نوعی ثبات و پختگی عاطفی، هیجانی، شخصیتی، اخلاقی و جسمی رسیده باشد و بتواند روی خط ثابتی از مدیریت هیجانی حرکت کند به مراتب خطرات کمتری را در پی دارد.
يك خبر بسيار خوب كه شايد بسياري از زوج ها با شنيدن آن احساس خوبي پيدا كنند كه اگر يك رابطه ي موفقي داريد چه ازدواج كرده باشيد يا نه مي توانيد با برخي از اعمال و رفتار هاي جديد اين رابطه ي خوبتان را براي هميشه حفظ كنيد يا آن را روز به روز بهتر كنيد.با اينكه خيلي متخصصين بر اين باورند كه بايد بر روي درست كردن اشكالات متمركز شد ولي بر اساس تحقيق هاي من اضافه كردن رفتارهاي مبت به يك رابطه باعث خوشنودي بشتر زوج ها مي شود. درمطالب زير به 10 نكاتي كه باعث هرچه عميق تر شدن رابطه تان خواهد شد اشاره خواهيم كرد.
۱- خاص بودن طرف مقابلتان را قبول کنید.
بيشتر انسانها رويا پردازي مي كنند و در تصورات خود آرزو دارند طرف مقابلشان لاغرتر، پولدارتر، رمانتیک تر یا خیلی چیزهای دیگر بود. ولي بهتر است نگاهی به انتظاراتتان بیندازید و ببینید تا چه حد واقعبینانه هستند. انتظارات غیرواقعبینانه فقط منجر به خسته شدن شما از رابطه می شوند که یکی از مهمترین دلایل از بین رفتن رابطه هاست.
۲- هر از گاهی مهربان شوید.
اعمال و رفتارهای خیلی کوچک که نشان دهد، “من به تو فکر می کنم” برای حفظ رابطه لازم است. مثلاً همین که مرد ماشین همسرش را ببرد و بنزین به آن بزند، همین که زن یک فنجان چای خوب برای شوهرش درست کند و کنار تختش ببرد، گرفتن دست ها، ایمیل های عاشقانه در وسط روز همه و همه راه هایی بسیار ساده برای ابراز محبت هستند. تحقیقات نشان می دهد که جمع شدن رفتارهای کوچک خوب و محبت انگيز مکرر تاثیر بزرگتری بر خوشبختی روابط زوج ها دارد تا رفتارهای بزرگ هر از گاهی.
۳- ۱۰ دقیقه در روز را به برقراری ارتباط اختصاص دهید.
بیشتر زوج ها فکر می کنند که به طور مداوم در حال ارتباط با هم هستند اما واقعاً چه مقدار زمان را به عمیق تر کردن درکتان از طرف مقابل اختصاص می دهید؟ زوج های خوشبخت در تحقیق من بیشتر اوقات با هم حرف می زنند اما نه درمورد رابطه شان ، درمورد مسائل خودشان و فکر می کردند که در چهار زمینه شناخت خوبی از طرف مقابلشان داشتند: دوستان، محرک های استرس زا ، آرزوها و رویاها، و ارزش ها. روزانه 10 دقيقه از وقتتان را اختصاص دهيد که با همسرتان درمورد چیزی جز کار ، خانواده، مسائل خانه یا رابطه تان حرف بزنید. این تغییر کوچک روح و زندگی تازه ای به رابطه تان می دهد.
۴- هر هفته عاشق شوید . قرارملاقات های ناگهانی بسيار كاري خوب و فوق العاده هستند اما واقعیت این است که ما آنقدر مشغول کار و زندگی هستیم که معمولاً وقتی کمی برای عشقمان می گذاریم. با یک قرارملاقات در هفته برای خوردن شام بیرون، رفتن به سینما، گالری های هنری، یا هر چیز دیگری عشق و رابطه تان را همیشه سالم نگه دارید. یک نکته برای آقایون: تحقیقات نشان می دهد که خانم ها وقتی خارج از خانه و دور از بچه ها و مسائل خانه داری باشند، مهربان تر و پرحرارت تر می شوند و علاقه شان هم خیلی قوی تر می شود. با اجاره یک شب در یک هتل و سپردن بچه های به یکی از افراد فامیل ببینید که چه اتفاقی می افتد.
۵- با هم و در کنار هم تغییر کنید و رشد کنید.
رابطه عشقی شما یک موجود زنده است که برای رشد و پیشرفت نیاز به غذا دارد. بهترین راه برای غذا دادن به آن ایجاد تغییر در آن است. ایجاد تغییر در رابطه نشان داده است که یکی از مهمترین عناصر در خوشبختی زوج ها می باشد. این تغییرات می توانند کوچک باشند اما باید آنقدر بزرگ باشند که طرفتان متوجه آن شود. جایتان را با هم عوض کنید: اگر همیشه مرد برای شام در یک رستوران جا رزرو می کند، اجازه بدهید یکبار خانم اینکار را بکند. یا برنامه هایتان را قطع کنید: وسط کار یک کار جالب با هم انجام بدهید، مثلاً به یک گالری یا موزه که نزدیکتان است بروید. یا یک چیز جدید را امتحان کنید: با هم به کلاس های مختلف بروید.
اينكه هيچ زن و شوهري در تمام مدت زندگيشان دچار هيچ گونه مشكل يا ناسازگاري نشوند امري محال و غير ممكن است. اگر حتي شما جزء آندسته از آدمهايي باشيد كه حتي به ندرت دچار مشكل يا اختلاف مي شود بهتر است بدانيد بدانيد در مورد بروز اين مشكلات چگونه رفتار كنيد. معمولا مشکلات زوجها حول محور مسائلی مثل پول، روابط جنسی و بچههاست؛ پس بهتر است قبل از آنکه زیر یک سقف بروید و زندگی مشترک خود را رسما شروع کنید، راجع به این مسائل به طور شفاف با هم حرف بزنید. البته گاهی اوقات علیرغم تمام تدابیر اندیشیده شده، باز هم در زندگی مشترک در موقعیتهایی قرار میگیرید که فکر میکنید هیچ یک از آنها تأثیری نداشتهاند. زوجهای موفق که بسیار کم دچار اختلال و مشکل میشوند، میدانند چگونه باید بحرانها را مدیریت کنند.
آنها مطالعه میکنند، در برخی سمینارها شرکت میکنند و به رفتارهای زوجهای موفق بیشتر توجه و دقت دارند. در اینجا ما به چند مورد از مشکلات عمومی و روشهای حل آنها اشاره میکنیم: ریشه تمام مشکلات زوجها ارتباطات ضعیف آنها و عدم مهارت کافی برای ایجاد رابطه با یکدیگر است.
روشهای حل مشکل: برای رابطه داشتن و رسیدن به این مهارت، وقت بیشتری صرف کرده و با یکدیگر رابطه واقعی برقرار کنید. وقتی در کنار هم هستید و قرار است راجع به موضوعی با هم حرف بزنید، تلفن خود را در حالت سکوت قرار دهید و محیط خانه را خلوت کنید؛ طوری که هیچچیز ارتباط شما را قطع نکند.
اگر عادت داريد با صداي بلند حرف بزنيد، بهتر است در یک مکان عمومی، مثل کتابخانه، پارک و یا رستوران یکدیگر را ملاقات کنید تا همواره توجه داشته باشید که صدایتان را بالا نبرید و دیگران را متوجه خود نکنید.قبل از شروع صحبت بهتر است برخي موارد را در خود بقبولانيد؛ مثل اینکه کسی حق ندارد حرف دیگری را قطع کند و یا از عباراتی مثل تو هیچوقت، تو همیشه و … استفاده کند. به خاطر داشته باشید که یک بخش اصلی ارتباط، خوب گوش دادن است؛ بنابراین باید واکنش شما به گونهای باشد که همسر یا طرف مقابلتان مطمئن شود شما به حرفهایش گوش میکنید.
مثلا مستقیم به چشمهایش نگاه کنید، با ناخنهایتان بازی نکنید و فقط وانمود نکنید که حرفهایش را گوش میدهید؛ بلکه این کار را به طور واقعی انجام دهید. رفتار شما باید به گونهای باشد که او بداند شما منظورش را فهمیدهاید. حتما برخی جملات او را دوباره تکرار کنید و از او راجع به منظورش بپرسید؛ مثلا: «چیزی که من فهمیدم این است که تو معتقدی کارهای زیادی را باید در خانه انجام دهم؛ در حالی که هر دو به یک اندازه در خارج از خانه نیز مشغول به کاریم.»مشکلات مربوط به پول حتی قبل از آنکه زندگی مشترک خود را رسماً شروع کنید، وجود دارند؛ مثل وقتی که مجبور به پرداخت هزینههای عروسی خود هستید.
روشهای حل مشکل: بهتر است راجع به وضعیت مالی خود صادقانه با همسرتان حرف بزنید. اگر مشکل مالی شما چندان جدی نیست و خیلی زود هم برطرف میشود، اصلا به آن اهمیت ندهید و به روال عادی زندگی برگردید. میتوانید برخی از مخارج خود را که اضافی به نظر میرسند، حذف کنید تا بار مشکلاتتان سبکتر شود. برنامهریزی کنید که یک نفر مسوول امور مالی خانه باشد و نفر دیگر مسوول پسانداز کردن. قبول کنید که تمام این کارها به نفع خودتان است. خودتان و همسرتان را سرزنش نکنید. بهتر است برای رفع مشکلات مالی هر دو کار کنید. داشتن استقلال مالی کمک میکند تا بخشی از هزینهها کاهش یابد. اهداف کوتاهمدت و درازمدت خود را مشخص کنید. داشتن اهداف شخصی نیز بسیار خوب است؛ اما اهداف مربوط به خانواده در اولویت هستند. مراقبت از همسر و بچهها جزء وظایف شماست؛ بنابراین با برنامهریزی صحیح کاری کنید که نیازهای اصلیشان برطرف شود. این روزها بیشتر زن و شوهرها هر دو در محیط خارج از خانه کار میکنند و حتی برخی از آنها دو شغله هستند؛ بنابراين بهتر است كارهاي خانه به طور مساوي تقسيم و انجام شود. روشهای حل مشکل: میتوانید تمام کارها و امور مربوط به خانه را بنویسید و با توافق یکدیگر، آنها را بین خودتان تقسیم کنید. کارها باید به طور مساوی تقسیم شوند و با فشار بیشتر به یکی از زوجها موجب رنجش و اذیت بیشتر او نشود. اگر یکی از زوجها به کارهای خانه علاقه دارد و یکی دیگر از انجام کارهای خانه متنفر است، میتوانید به گونهای کارها را تقسیم کنید که یک نفر کارهای خانه را انجام دهد و یک نفر عهدهدار خرید و رسیدگی به کارهای حیاط و باغچهها باشد. اعتماد، بخش اصلی یک رابطه است. آیا رفتار خاصی در همسرتان میبینید که مانع از اعتماد شما به او میشود؟ یا اینکه یک مساله یا اختلاف حلنشده بین شما وجود دارد که این اعتماد را از شما یا او سلب میکند؟
روشهای حل مشکل: شما و شریک زندگیتان با رعایت برخی نکات میتوانید کاری کنید که اعتماد بیشتری به هم داشته باشید. ثابت قدم باشید وقتشناس باشید به آنچه که قول میدهید، عمل کنید دروغ نگویید؛ حتی دروغ مصلحتی منصف باشید؛ حتی هنگام اختلاف و درگیری به احساسات همسرتان احترام بگذارید و احساسات او را جریحهدار نکنید؛ حتی اگر با او اختلافنظر بسیاری هم دارید، هرگز احساسات او را نادیده نگیرید. وقتی که قول میدهید با او تماس میگیرید، به قولتان عمل کنید. اگر کاری پیشآمد که مجبور شدید دیرتر به خانه بروید، حتما طی یک تماس به همسرتان خبر دهید. وظایف مربوط به خانه و خانواده را انجام دهید و کوتاهی نکنید. وقتی که کاری درست پیش نرفت، بیش از اندازه واکنش نشان ندهید. زخمهای کهنه را باز نکنید و سعی کنید برخی خاطرات تلخ را فراموش کنید.
از حسودي بپرهيزيد. تا انجا كه مي توانيد به حرف هاي همسرتان را با تمام وجود بشنويد. البته زندگی پستی و بلندیهای بسیاری دارد و شما میتوانید هر دو با هم کاری کنید که این مشکلات به حداقل برسند. واقعبین باشید. هر آنچه را که نیاز دارید و میخواهید، به طور مستقیم به او بگویید. خوش مشرب و شوخطبع باشید. برخی چیزها را به حال خود رها کنید و سعی کنید از زندگی بیشتر لذت ببرید. کارهای خود را به دیگران محول نکنید. هر چه کمتر بدانید و کمتر تلاش کنید، مهارت کمتری در ایجاد یک رابطه خوب خواهید داشت. ناسازگاریها و اختلافات گاه و بیگاه جزء لاینفک زندگی است، اما اگر شما و شریک زندگیتان در اثر این اختلافات اتفاقی، زندگی و رابطهتان را به معنای واقعی از دست میدهید و هر چه میگذرد احساس میکنید ارتباطتان سردتر میشود، بهتر است دست به کار شوید و آرامش و گرمی را دوباره به زندگیتان برگردانید. شما قربانی نیستید. چگونه رفتار کردن و نوع عکسالعملتان را خودتان انتخاب میکنید.
با خودتان صادق باشید. آیا در فکر یک راهحل مناسب برای مشکلات خود هستید و یا اینکه ترجیح میدهید بنشینید و عواقب کارها و رفتارهای خود را ببینید؟ اگر با فکر کردن به رفتار و کردار خود به این نتیجه رسیدید که خوب عمل نکردهاید، هماکنون بهترین زمان برای تغییر رویه است؛ بهتر است شروع کنید. اگر ترجیح میدهید به رفتارهای قبلی خود ادامه دهید، باید رنج و عذاب ناشی از آن را نیز تحمل کنید و نمیتوانید انتظار دیگری داشته باشید. این را بدانید که با اندک تغییری در رفتارهایتان شاهد بزرگترین تغییرات در زندگی خواهید بود؛ مثلاً اگر عادت دارید وسط حرفهای همسرتان بپرید و شروع به دفاع از خود کنید، بهتر است با کمی درنگ کردن، کمکم این عادت را کنار بگذارید. خواهید دید که با همین مقدار کم مکث کردن چه نتیجه بزرگی به دست میآورید و چقدر اختلافاتتان کم میشود. وقتی که اشتباه میکنید، آن را قبول و معذرتخواهی کنید. برای یکبار این روش را امتحان کنید و ببینید چه نتیجهای عایدتان میشود. شما نمیتوانید رفتارهای دیگران را کنترل کنید؛ ولی حتما میتوانید این کار را در مورد خودتان انجام دهید.
هر انساني جايز الخطاست و ممكن است دچار اشتباهاتي در زندگي خودش شود این باور همه ی ماست ؛ ولي اين به آن معنا نيست كه هر اشتباهي بكنيم ؛ بلکه یعنی هیچ انسانی عاری از اشتباه نیست . همه ما کم و بیش در زندگی اشتباهاتی داشته و داریم.مهم اين است كه از اشتباهات خود عبرت بگيريم و ديگر آنها را تكرار نكنيم .زن و شوهر در زندگی مشترک هم عاری از اشتباه نیستند. در واقع گاهی این اشتباهات ما هستند که پایه های یک زندگی خانوادگی را به لرزه در می آورند. هنگام بروز اشتباهی از جانب همسرمان ، لحن ما برای گفتن آن می تواند تشدید کننده ی شرایط بد پیش آمده باشد ؛ اما به هرحال مسئله ای است که باید گفته شود.
آیا باید اشتباهات همسرمان را به روی همسرمان بیاوریم؟
یکی از مشکلاتی که زن و شوهر ها با آن روبه رو می شوند ، شرایطی است که اشتباهی از جانب آنها رخ می دهد و طرف مقابل شکل رفتار مناسب با آن را نمی داند. سوال مهمی که برای فرد در این شرایط ایجاد میشود، این است که آیا باید این اشتباه را به روی همسرش بیاورد یا از آن بگذرد؟ نکته ی ظریفی در این تصمیم گیری وجود دارد.گاهی اشتباهی که از همسرمان سر زده، عمدی نیست و همسرمان به عمد آن اشتباه را مرتکب نشده؛ بنابراین جدای از مساله ی ناراحتی پیش آمده ،مهم است که بدانیم همسرمان از آنجا که عمدی این اشتباه را انجام نداده؛ پس اشرافی هم به آن ندارد. یعنی او نمی داند که او اصلا کار اشتباهی انجام داده است .در این شرایط او حق دارد که بداند رفتار یا گفتارش درست نبوده ؛ چون اگر آن را تکرار کند و باعث ناراحتی ما بشود ، نوع ناراحتی شدت یافته مااز تکرار این عمل اشتباه ، او را می رنجاند و این توقع هم در وی شکل میگیرد که” من که نمیدانستم این کارم از نظر تو اشتباه است” .پس بهتر است آنچه را حس می کنیم میتواند تکرارش ما را برنجاند و همسرمان هم از آن بی خبر است را حتما به او بگوییم.
فضایی محترمانه برای گلایه
هنگام مطرح كردن اشتباه همسرتان بهتر است در كمال آرامش با او صحبت كنيد و دعوا يا مشاجره به راه نيندازيد . سر او داد نکشید.با توهین یا کلمات نامناسب اشتباهش را یادآور نشوید.تنها گفتن این که ” من از این کارت خوشم نیومد”کافی نیست و ممکن است زمینه ساز لجبازی هم بشود .علت ناراحتی تان را عنوان کنید تا اگر سوء تفاهمی ایجاد شده،ب رطرف شود.اگر همسرتان پی به اشتباهش می برد، لازم نیست دیگر ادامه بدهید و موضوع را پشت سر هم تکرار کنید. وقتی اشتباهی عنوان شد و همسرتان آن را پذیرفت ، آن را پایان یافته بدانید و بار دیگر در مساله ی دیگر و اشتباه دیگری که ربطی به این موضوع ندارد ،آن را پیش نکشید.
همه ي ما تابحال مشكلاتي داشتيم كه توانستيم به كمك خانواده مان و عملكرد صحيح آنها آنها را پشت سر كنيم. در هنگام مشكلات به موقع به دادمان رسیدهاند یا ما را در شرایط بد یاری دادهاند. همچنین لحظاتی را به یاد داریم که در خانواده احساس بدی داشتهایم و شاهد بودهایم که خانوادهمان عملکرد نامناسب یا ناشایستی داشتهاند و نتوانستهاند درست تصمیم بگیرند یا درست عمل کنند. نتوانستهاند درست واکنش نشان دهند یا رفتار مطلوبی داشته باشند. بايد اين را به ياد داشته باشيم كه اين خانواده است كه شخصيت ما در آن شكل مي گيرد. ما هر چه از خانواده و نقش آن بگوییم کم گفتهایم و همچنان جای سخن گفتن درباره خانواده وجود دارد. شاید شنیده باشید که میگویند دو نوع خانواده وجود دارد. خانواده بالنده و خانوادههای غیر بالنده. در خانواده بالنده شرایط برای رشد و بالندگی فرد فرد خانواده، از والدین گرفته تا فرزندان، فراهم است.
در چنین خانوادههایی احترام گذاشتن به علايق و سليقه هاي ديگران بسيار مهم است. افراد به هم اعتماد دارند و اعتماد به نفس شان هم بالا است. هر کس میتواند بدون آنکه تحقیر یا تمسخر شود از نظرات و عقاید و خواستههای خود سخن بگوید. همه میتوانند به حرف هم گوش کنند. گوش کردن واقعی. هر کس جایگاه و ارزش خود را دارد و کسی به خاطر خواستهها یا احساسش زیر سوال نمیرود. اما خانوادههای غیر بالنده درست برعکساند. دراین خانوادهها کسی ارزش حقیقی ندارد. اعتماد به نفسها پاییناند. احترام وجود ندارد یا کمرنگ است. شرایط رشد فراهم نیست بلکه بیشتر نوعی خودکامگی و زور و اجبار وجود دارد. کسی به حرف کسی گوش نمیدهد یا واقعا گوش نمیدهد. افراد خانواده در نظر دادن آزاد هستند و بدتر از همهاین که کسی نمیتواند از احساس واقعیاش حرف بزند. اگر میخواهید خانواده بالندهای داشته باشید باید همیشه نکاتی را مد نظر داشته و بدان عمل کنید. اولین رکنهای هر خانوادهای زن و شوهر هستند. حتی قبل از آنکه زن و شوهر بچهدار شوند و خانواده شکل بگیرد لازم است خود آنها افرادی سالم و از نظر روانی پویا و بالنده باشند. دراین جا میخواهیم بدانیم زن و شوهر پویا و بالنده به چه معناست؟
زن و شوهر درخانواده بالنده
یکی از دستاوردهای غم انگیز روانشناسان و متخصصین خانوادهاین است که زن و مردی که خود، از سلامت روان و رفتار برخوردار نباشند نمیتوانند فرزندان سالم و بالنده داشته باشند. زن و مرد سالم ،علاوه براین که باید همه نشانههای سلامت را داشته باشند لازم است قبل از فرزندان به فکر بالندگی و موفقیت خود باشند. حتما تعجب میکنید و میگوییداین طور که تبدیل میشوند به افرادی خودخواه و از خود متشکر! اما این طور نیست. بچهها از پدر و مادری که به خود توجه دارند و برای خود و نظرات و پیشرفت خود ارزش قائلند بسیار بیشتر چیز یاد میگیرند تا از پدر و مادری که خود را دوست ندارند و همه امید و آرزویشان موفقیت فرزندان است. معمولا فرزندان دسته دوم بسیار لوس و خودخواه یا بی انگیزه بار میآیند. آنها حتی در زمانی که همه وسایل رفاهشان فراهم است تصور میکنند زیر فشارند. پدر و مادر خواهی نخواهی روی آنها بشدت متمرکزند و بدون توجه به نیازهای خود تنها نیازهای فرزندان خود را برآورده میکنند و خواهی نخواهی از آنها انتظار دارند که دگرگون شوند و ناگهان تبدیل شوند به یک انسان موفق و سرآمد. آنها الگوی مناسبی را به بچهها نشان نمیدهند تا فرزندشان آنرا درونی کند و با آن همانند سازی کنند. الگویی که به فرزندانشان نشان میدهند انسان درمانده و شکست خوردهای است که در زندگی به هیچ نرسیده و حالا دارند فرزندشان را مجبور میکنند تا به جای آنها به جایی برسد! فرزند از چنین مادر و پدری بیزار است. او خود را در پرقو میبیند اما چه فایده؟ بیرون از پر قو، پدر و مادر ناکامی هستند که خودشان هیچ ندارند و برای خود کاری نمیکنند در عوض دارند او را وادار به موفقیت میکنند! در حالیکه موفقیت یک چیز اجباری و زوری نیست.
همانند سازی با والدین
فرزندان ما از سالهای اولیه کودکی شروع به همانند سازی با ما میکنند. روانشناسان معتقدند در حالت عادی فرزند با والد همجنس خود همانندسازی میکند اما در برخی حالات که طرح آنها از حوصلهاین مقاله خارج است فرزند ما با والد غیر همجنس نیز در برخی ویژگیها و رفتارها همانند سازی دارد. او آگاهانه یا نا آگاهانه همان کارهایی را انجام میدهد که ما انجام میدهیم. حتی الگوهای دیگرمانند دروغگویی، واکنشهای عصبی و پرخاشگری، شادی یااندوهناکی و بسیاری از رفتارهای ریز و درشت را از ما یاد میگیرد. بسیاری از مراجعینی که کودکانشان عصبانی میشوند، سر خود را به دیوار میکوبند، موهای خود را میکشند، فریاد میزنند، جیغ میزنند یا… در هنگام مراجعه به روانشناس و بررسی و تحلیل رفتارها متوجه میشوند که همهاین رفتارها را کودک از خود آنها یا همسرشان آموخته، آنرا درونی کرده و به عنوان یک الگوی ثابت رفتاری، حالا دارد همه آنها را اجرا میکند! بنابراین هر آرزویی که برای کودکان و کلاً برای فرزندانتان دارید اول باید خودتان به آن برسید. هر رفتاری که میخواهید فرزندتان داشته باشد باید اول خودتان آن را داشته باشید. اگر میخواهید فرزندتان راست بگوید باید خودتان راستگو باشید و اگر میخواهید رفتار پرخاشگرانه را از فهرست رفتارهای کودکتان حذف کنید نخست باید آنرا از فهرست رفتارهای خود پاک کنید
ارتباط در خانواده
یکی از مباحث مهم و کلیدی در هر خانواده، میزان ارتباط و کیفیت رابطهای است که بین افراد خانوادهایجاد میشود. هر فردی در خانواده احتیاج به توجه و محبت دارد. هیچکس ازاین قاعده مستثنی نیست. ممکن است فرزندان خصوصا در کودکی و نوجوانی نیاز بیشتری به محبت و توجه داشته باشند ولی پدر و مادر نیز نیاز به محبت و توجه دارند.این توجه و محبت، اگر بخواهد حقیقی باشد باید در پرتو یک رابطه بالنده و موثر ابراز شود نه بصورت ماشینی. در یک رابطه خوب، هر دو طرف رابطه، لذت میبرند، یاد میگیرند و توجه و محبت دریافت میکنند و احساس رضایت میکنند. در یک رابطه خوب هر دو طرف بلدند خوب گوش بدهند، عمق موضوعی را که با آنها مطرح میشود درک کنند و میتوانند در رفع مسائل به هم کمک کنند. پدر و مادرها باید ژست سوپرانسان بودن خود را وقتی سوپر انسان نیستند کنار بگذارند، و به شکلی حقیقی در رابطه ظاهر شوند. آنها حل المسائل نیستند، بال ندارند و نمیتوانند همه مشکلات خانواده و فرزندان را به تنهایی حل کنند. بلکه باید روش حل مسئله را به فرزندان بیاموزند.
گاهی بد نیست مشکلات را با فرزندان مطرح کنند و وقتی کمکی از دست فرزندشان بر میآید از کمک او بهره مند شوند.این بدین معنا نیست که باید بار خود را بر دوش فرزندان خود بیاندازند. بلکه منظور رشد دادن فرزند در محیط و شرایط واقعی است. به هر حال فرزندان ما باید بدانند دنیا جایی است که در آن محرومیت، مشکلات، مسئله و ناکامی هم وجود دارد. ما نباید فرزندانمان را از مشکلات دور نگه داریم بلکه اگر پدر و مادر خوب و بالندهای باشیم باید آنها را با روشهای حل مشکلات و مسائلاشنا کنیم.این کار با برقراری ارتباط موثر و درست با آنها و حتی با برقراری یک ارتباط سالم و موثر با همدیگر (زن و شوهر) میسر میشود. اگر ارتباط برقرار کردن را بلد نیستید، قبل از هر کار دیگری در زندگی ، سعي كنيد آن را ياد بگيريد.
هرشخصي در زندگي براي همسريابي و پيدا كردن شخص مورد نظر به دنبال عشق است اما آیا تاكنون به اين موضوع فكر كرده ايد كه ايا فقط عشق سبب خوشبختي شما در زندگي مي شود؟ عشق در کنار لذت، خوشحالی، اعتماد و شکوفایی شخصی است که معنی پیدا میکند…. در زير 5 كليد اساسي ذكر شده كه به شما كمك خواهد كرد تا واقعا در زندگی مشترک احساس خوشبختی کنید:
عاشق کسی شوید که عاشق شماست
اين را به ياد داشته باشيد كه قبل از اینکه وارد یک رابطه کاملا یکطرفه شوید، درست فکر کنید. اینکه شما مرد یا زنی را با تمام وجود دوست داشته باشید اما او حتی نگاهی به شما نیندازد كار درستي نيست. سعي كنيد كسي را دوست داشته باشيد كه او هم متقابلا شما را دوست داشته باشد. دل بستن به فردی که به شخص دیگری علاقه دارد یا متعهد نیست و نسبت به شما بیتفاوتی میکند، کار صحیحی نیست و از چنین زندگی نمیتوان انتظار خوشبختی داشت. اگر عاشق چنین فردی هستید تنها ۲ راه وجود دارد؛ یا او را فراموش کنید یا کاری کنید که عاشق شما شود. تنها در صورتی که هر دوی شما به هم عشق بورزید ـ آن هم عشق واقعی ـ خوشبختی نصیبتان میشود.
آدمی شبیه خود بیابید
درست است که هميشه میگویند قطبهای متضاد همدیگر را جذب میکنند اما بهتر است بدانید کسانی که ارزشها و انگیزههای مشابهی دارند در زندگی بيشتر موفقتر هستند. بهتر است فردی را که برای زندگی انتخاب میکنید عقاید مشابهی با شما داشته باشد حتی مسائل و علائق سادهای مانند رنگ، موسیقی، برنامه تلویزیونی و مزههای یکسان و مشابه بین دو نفر میتواند سبب نزدیک شدن بیشتر آنها به هم شود. عقاید سیاسی و اجتماعی یکسان و داشتن ارزشهای مشابه، روابط زناشویی را قویتر میکند.
همه ي ما به دنبال اولين چيزي كه در همسريابي و ايجاد زندگي مشترك مي گرديم عشق است اما آیا واقعا عشق است که باعث خوشبختی میشود؟ عشق در کنار لذت، خوشحالی، اعتماد و شکوفایی شخصی است که معنی پیدا میکند….
ما در زير 5 كليد اصلي كه باعث احساس خوشبختي شما در زندگي مشتركتان مي شود براي شما ذكر مي كنيم :
عاشق کسی شوید که عاشق شماست
قبل از اینکه وارد یک رابطه کاملا یکطرفه شوید، درست فکر کنید.اينكه شما مرد يا زني را با دوست داشته باشيد و او به شما هيچ حسي نداشته باشد كاري عاقلانه نيست. سعي كنيد عاشق فردي شويد كه او هم به طور متقابل شما را دوست داشته باشد. دل بستن به فردی که به شخص دیگری علاقه دارد یا متعهد نیست و نسبت به شما بیتفاوتی میکند، کار صحیحی نیست و از چنین زندگیای نمیتوان انتظار خوشبختی داشت. اگر عاشق چنین فردی هستید تنها ۲ راه وجود دارد؛ یا او را فراموش کنید یا کاری کنید که عاشق شما شود. تنها در صورتی که هر دوی شما به هم عشق بورزید ـ آن هم عشق واقعی ـ خوشبختی نصیبتان میشود.
آدمی شبیه خود بیابید
درست است که میگویند دو چيز متضاد همدیگر را جذب میکنند اما بهتر است بدانید کسانی که ارزشها و انگیزههای مشابهی دارند در زندگی موفقتر هستند. بهتر است فردی را که برای زندگی انتخاب میکنید عقاید و خصوصيات مشابهی با شما داشته باشد حتی مسائل و علائق سادهای مانند رنگ، موسیقی، برنامه تلویزیونی و مزههای یکسان و مشابه بین دو نفر میتواند سبب نزدیک شدن بیشتر آنها به هم شود. عقاید سیاسی و اجتماعی یکسان و داشتن ارزشهای مشابه، روابط زناشویی را قویتر میکند.
آيا از ديدارهايي كه منجر به يك رابطه ي جدي و صميمي نشده است و يا برخورد با مردهايي كه اصلا آمادگي ازدواج و يا يك عشق حقيقي را ندارند كلافه شده ايد؟
اگر تمام تلاش خود را براي پيدا كردن يك فرد مناسب كرده ايد ولي چندان موفق نشده ايد ديگر وقت آن رسيده ديدگاه خود را در جستجوي فرد مورد نظر تغييردهيد در این بخش با پنج اشتباه متداول زنان در بازی عـشق آشنا میشوید. اگــر بـرخـی از ایـن دلایــل بــرایــتـان آشــنــا بــود، خـود را سرزنش نکنید. فقط بدانید که لیاقتتان بیشتر بوده و عهد ببندید که برای بهتر بودن تغییر نمایید.
۱)اگر فکر کنید که عشق هرگز شما را پیدا نخواهد کرد , چنین نیز خواهد شد
بسـیـاری از زنـان نـاامـیدیـهــای رومانتیکشان آنها را متقاعد نموده که برای ایـنـکه مـورد محبت و توجه دیگران قرار بگیرند، به صـورت ذاتــی چیزی درونشان وجود ندارد. آنها مثلا میگویند: “کی حاظر میشه با من ازدواج کنه؟ مطمئنم که تا آخر عمرم تنها میمونم.”
بطور واضح چنین زنانی همانند من و شما شایسته و سزاوار عـشق هستند. ( بله، ما سزاواریم!) اما آنها دارای مشخصه ای ترسناک می باشند که می تـوانـد بـرای سـالهای متمادی باعث تنها ماندنشان گردد: “پیشگویی کامبـخش.” یعنی مسـئـلـه ای واقعـیـت می یابد چون مردم انتظار واقعـیتش را داشته و بگونه ای رفتار میکـنند کـه باعث اتفاق افتادن آن گردد. پیشگویی کامبخش مسری نیست اما سبب میگردد تا ارتـباطات بالقوه به سویی مخالف بحرکت درآیـنـد. آن یـک بیـماری مـوذی اسـت. بـطور فیــزیکی، بیمار را دست نـخورده باقی میگذارد. اما هر قدر فردی بیشتر بگوید، “من هرگز عشقی نخواهم یافت،” احتمال وقوع چنین انتظاری افزایش میابـد. بـطور متـضـاد، هـر انــدازه افق دیدگاه کسی روشنتر باشد — ” من چنـان آدم شـاداب و بـا طــراوتی هستم که حتما همدمی پیدا خواهم کرد” — پیشگویی آینده رومانتیک او نیز روشنتر خواهد بود.
اگر شما جزء کسانی هستید که افکارشان از دریغ و افسوس پر شده است،دست بکار شوید: مجله ای تاسیس کنید. هر روز چیزی دوست داشتنی درمورد خودتان بنویسید. این کار به مرور زمان آسان تر خواهد شد. حتی می تـوانید با برخی از دوستان نزدیک یا اقوام خود هم فکری نمایید تا آنها بتوانند دلایلی که فکر می کـنند باعث خوشبختی یک مرد با داشتن شما میگردد را بیان نمایند. علت این تقاضای خـود را برای آنها بیان کنید، آنـها نـیـز احتمالا از کمک کردن به شما خوشحال خواهند شد. هرگـاه فـکـری مـنـفـی در شرف حمله به ذهنتان قرار گرفت، آنرا با فکری مثبت جایگزین نمایید.
۲)ایده بد بودن همه مردان را لگد کوب کنید.
خبر خوب: بدانيد نسل مردان خوب هنوز منقرض نشده. آنها هنوز بطور وسیع یافت میشوند. نـکتـه ایـن اسـت کـه بـیـاموزیـد یـک مرد شایسته را هم تشخیص دهید و هم بخواهید. سحر یکی از دوستان من میگوید: “چنـدین سال جذب مردانی میشدم که ماموریتشان اذیـت کردن من بود. از زد و بندهایشان معلوم بود. وقتی میگفتند با من تماس میگیرنـد هیچگاه این کار را انجام نمیدادند، مرتب دروغهای احمقانه به هم میـبافتـند، می گفتند که مرا دوست دارند بعد به سراغ زنان دیگر می رفتـنـد. حـتی یکی از آنهـا می خواست بهترین دوست من را از راه بدر کند.” سحر مرتب سرزنش میکـرد کـه رابطه هایش مملو از تقلب و فریبکاری بوده است: هیچ مردی نمی تـواند خـوب و با وفا باشد. تا اینکه او در مراسم عروسی دختر عمویش شرکت کرد. او گفت: “سـامان، داماد عسل، بهترین مرد دنیاست او حـتما عسل را خوشبخت و برای خوشحال کردن او زندگی خواهد کرد. وقتی برق شیرین و دوست داشتنی چشمان سامان را دیدم، بــا خـودم عهد بستم که روزی با مردی آشنا شوم که همانند گنجینه به من نگاه کند.”
سحر وقفه ای در روابط خـود ایـجاد نموده و درباره وسـواس فـکریش نـسبت به مردان بد کمی به تفکر پرداخت. او میگوید: “پدرم آدمی خوشگذران و به عنـوان یـک شـوهر و یـک پدر سرد و بی مسؤلیت بود. وقتی ۱۰ سال داشتـم مـا را تـرک کـرد. بعد از آن گه گاهی که او را میدیدم، برای جلب توجه او چرخ و فلک مـیرفتم. وقتی برای داشتن دوست پسر بـه انـدازه کـافی بـزرگ شـدم، بصورت مجازی با افرادی ارتباط برقرار می کـردم کـه دارای اخلاقیات پدرم بودند. زمانیکه به خودم آمدم و فهمیدم که چه کاری دارم انجـام میدهـم، بـا مردانی روبرو شدم که آنچنان هم زرق و برقی و غیر قابل اطمینان نبودند.”
امروز سحر نامزد دارد — شخصی هم تیپ سامان. او میگوید: ” نمیتوانم باور کنم که آن هـمه وقـت را با مردانی تلف کردم که همانند یک شیء بی ارزش با من رفتار میـکـردند. امـا ارزش آن را داشت، چون فکر میـکنم در نهایت به من آموخت که قدر یک مرد خوب را بطور حقیقی بدانم.”
امروزه اكثر افراد مخصوصا جوانان در جستجوي عشق حقيقي و اينكه چگونه مي توانند آن را بيابند هستند. ما در اينجا سعي كرده ايم كه در مطالب زير نكات مفيدي براي دستيابي شما به عشق حقيقي ذكر كنيم پس تمام نكات را تا انتها بخوانيد.
باور داشته باشید که می توانید به یک رابطه درازمدت دست یابید
اغلب افراد مجرد در حسرت و ارزوي يك رابطه ي منحصربفرد و فوق العاده هستند. اما تعداد معدودی از آنان به تحقق چنين رابطه اي باور دارند. برای مجردها حتی ملاقات با یک فرد جذاب، سازگار و دلخواه یک امر ناممکن قلمداد می گردد. این بسیار حائز اهمیت است که شما خودتان هم بايد باور داشته باشيدکه آشنایی با یک فرد مناسب و تشکیل یک رابطه درازمدت و حتی مادام العمر برای شما نیز امکانپذیر است. بخاطر داشته باشید که باور و ایمان نیمی از پیروزی در هر کاری می باشد.
فرد مناسب خود را تعریف کنید
بهترین شیوه برای انجام این کار آنست که ویژگی ها و صفات دوستان خود را که از نظر شما بسیار قابل ستایش می باشند را در آنها شناسایی کنید. شریک زندگی آینده شما می باید از همان ویژگی ها و صفات اخلاقی برخوردار باشد. اگر از نظر شما ویژگی هایی نظیر بالندگی معنوی، حس شوخ طبعی، مهربانی و یا تحصیلات عالیه تحسین برانگیز می باشند، شریک آینده شما نیز باید از آن خصوصیات برخوردار باشد ، و اگر شما به وجود چنين فردي اعقاد نداريد بهتر است به مرحله ي نخست برگرديد.
بیاموزید چگونه افراد ناشایست و نامناسب حال خود را شناسایی کنید
این نباید کار دشواری برای شما باشد. فردی که صفات و ویژگی های دلخواه و ارزشمند شما را نداشته باشد بعنوان یک شریک تازه نامناسب می باشد. همچنین فردی که تنها در حضور شما رفتارهای خوشایند و خوب از خود به نمایش می گذارد و نه شخص دیگری، باز برای شما نامناسب می باشد. علاوه بر آن افرادی که در پيشرفت يك رابطه عجله مي كنند آنها هم شايسته ي شما نيستند. اینگونه افراد معمولا سبب دلشکستگی شما می گردند.
با افراد نامناسب حال خود رابطه برقرار نکنید
چنانچه فردي فاقد خصوصيات دلخواه شما باشد و شما با او وارد يك رابطه شويد، تنها ناکامی و اندوه را متوجه خود ساخته اید. زيرا بعد از مدتي شما ميخواهيد ويژگي ها و خصوصيات او را تغيير دهيد. اما شریک شما بطور طبیعی در مقابل این تغییر از خود مقاومت نشان خواهد داد. عدم توانایی وی در برقراری ارتباط و یا گوش دادن به صحبت های شما و یا برآورده سازی نیازهایتان موجب می گردد که آنها را به اشتباه نشانه عدم علاقه مندی به خودتان تلقی کنید. اما تنها واقعیت آنست که شما فردی را برگزیده اید که متناسب و برازنده تان نیست.
برخي مواقع شك هايي بيهوده بدون هيچ دليلي نسبت به همسرمان در ذهنمان ايجاد مي شود كه ممكن است هفته ها يا ماهها در ذهنمان باقي بماند . زنجيره اي از افكار بيهوده در ذهن ما ايجاد مي شود. پرسیدهاید که چرا اینگونه میشوید آیا آنقدر دقیق شدهاید که بدانید در چه مواقعی این حالتها را بیشتر دارید و در چه مواقعی خیلی آرامترید و خوش بینانه به اطراف و مسائل مینگرید؟ ما بايد اين نكته را در نظر داشته باشيم که روحمان هم مانند جسممان غذای مفید مي خواهد زمانی که غذای روحمان تمام میشود اتفاقاتی میافتد که مارا مجبور میکند که مدام در حال شارژ چیزهای مفید برای روحمان باشیم و این خوب است . بعضیها قبل از تمام شدن شارژ به فکر این هستند که کاری بکنند تا اتفاق بدی پیش نیاد. بعضیها هم میگذارند هر وقت شارژشان تمام شد بروند و شارژ شوند . و بعضی دیگر هم اصلاً نمیدانند کی شارژشان تمام شده.
حتما اين سوال براي شما پيش مي آيد كه چرا اين كار را بكنيم ؟ به دلیل اینکه با تمام شدن یا پایین آمدن شارژ انرژی، اعتماد به نفسمان را تا حدودی از دست میدهیم اضطراب، افسردگی، بدبینی، نارضایتی از خود، عصبانیت و کسالت سراغمان میآید و باتوجه به اینکه ظرفیت انرژی هر شخصی با شخص دیگر فرق میکند و میزان از دست دادن آن از فردی به فرد دیگر متفاوت است راههایی که هر شخص باید پیش بگیرد نیز متفاوت است برای اینکه همیشه شاداب باشیم و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشیم توجه به چند نکته ضروری به نظر میرسد.
به جسمتان توجه کنید سعی کنید تغذیه مناسبی داشته باشید برای اینکه کسل نباشید غذاهای چرب را از برنامهتان حذف کنید ورزش کنید حتی اگر به باشگاه نمیروید وقتی را برای پیاده روی بگذارید انجام حرکاتی مثل یوگا، ریلکس شدن را بیاموزید و در طول هفته انجام دهید.
اين روزها متاسفانه آمار طلاق در كشورمان نسبت بالايي به خود گرفته. و مهم ترين دليل آن انتخاب نادرست همديگر مي باشد.آيا براي شما هم عجيب نيست چرا باوجود اين همه مشاور ,كتاب , و داشتن سواد , و حمايت خانواده ها جوانان بازهم انتخابي نادرست انجام مي دهند.
شاید افراد انتخاب نادرست را دلیلی برای ماندن در یک وضعیت نامطلوب نمیدانند و وقتی با شناخت ناقص و ناکافی وارد زندگی مشترک میشوند دیگر حاضر نیستند با کسی که با او مشترکات لازم ندارند باقی بماند. مطمئنا دلایل جدایی متنوع و متعددند و نمیتوان همزمان به همه آنها پرداخت؛ ما در اينجا سعي كرديم كه يكي از نكات ناسازگاري كه بسيار رواج يافته را ذكر كنيم.
همسرم را هر طور شده تغییر میدهم! بله، تغییر دادن همسر یکی از باورهای منفی و نادرستی است که بسیاری از دختر و پسرها از همان روز اول متوجه آن هستند. این باور در میان نسلهای قدیمیتر به وضوح وجود داشت و با اینکه تقریباً از تمام بوتههای آزمون، ناکام و سرافکنده بیرون آمد، امتداد آن، به اشکال جدید و فرمهای دیگر در میان نسل حاضر هم خود را نشان میدهد! بعد از ازدواج مي توانم همسرم را تغييربدهم، یعنی انسان را موجودی مانند مجسمه تصور کردن که از جنس سنگ است و میتوان آن را به هر شکلی تراش داد! یا یک عروسک مومی است که میتوان به راحتی آن را تغییر شکل داد! کسانی که چنین طرز تفکری دارند، حواسشان نیست که این مجسمه یا عروسک، برخلاف نمونههای دیگر، روح و روان هم دارد و خود، موجودی انتخابگر است که در شرایط فرهنگی اجتماعی خاصی رشد کرده و عقیده و نظر دارد و قبل از ازدواج، عمری را با سلیقه و باورهای خود زندگی کرده و شخصیتش تا حدود زیادی شکل گرفته است.جالب است که در کمتر تعامل یا حتی معاملهای، چنین دیدگاهی وجود دارد. پس بايد به كلي اين موضوع را فراموش كرد
یکی از اصلیترین دلایل توهم تغییر دادن همسر، عدم شناخت کافی از انسان است. انسان ، موجودی بی عقل و تدبیر نیست که بتوان او را بدون در نظر گرفتن خواستهها و عقایدش تغییر داد. حتی اگر کسی از روی عشق و محبت چند صباحی به خاطر ما گذشت کند و برخی رفتارها یا علائق خود را تغییر دهد ، این کار را به میل و اراده خود انجام داده نه به زور و اجبار ما. برعکس، هر جا که زور وجود د اشته باشد، یا اصلا تغییری ایجاد نمیشود و یا در آینده عوارض و نتایج غیر قابل کنترلی خواهد داشت. به زندگی افرادی که همسر خود را به زور تغییر دادهاند، نگاه کنید. یا همسر آنها پنهانیکار خود را انجام داده و سلیقه خود را پیش برده و متاسفانه زندگی را تبدیل به یک دروغ بزرگ کرده است و یا پس از گذشت یک یا دو دهه دچار انواع بیماریهای روان تنی، مانند فشار خون بالا یا پایین، ناراحتیهای قلبی و عروقی، بیماریهای گوارشی و بسیاری بیماریهای عصبی و حتی مبتلا به یکی از انواع سرطان شده است. البته منظور این نیست که هر کس بیمار است یا مشکل جسمانی دارد؛ لزوما به دلیل زورگویی همسرش دچار بیماری شده؛ اما پژوهشها نشان میدهد که عکس موضوع تا حد زیادی صادق است؛ یعنی اجبار و زور و فشار، تولید بیماری و ناراحتیهای اعصاب و روان میکند.
بهترین را میخواهم!
یکی دیگر از دلایل میل به تغییر دادن همسر، نظر شخصي خود فرد است؛ بدین معنی که وقتی به دنبال ویژگیهای ایدهآل و خيالي هستیم و این ویژگیها را در عالم واقعیت در کسی پیدا نمیکنیم، تصمیم میگیریم با کسی که صرفاً ظاهرش را پسندیدهایم، ازدواج کرده و بعد از ازدواج او را تغییر دهیم و آن ویژگیهای آرمانی را در او ایجاد کنیم! کاری که البته غیر ممکن است.
بعد از همسريابي و ايجاد زندگي مشترك, رعايت برخي از مسائل و نكات بسيار ضروري است گاهي يك مسئله ي كوچك و بسيار ساده سبب خوشبختي زوج و گاهي سبب به هم ريختگي و تنش روابط بين زوج مي شود.پس بايد به مسائل ساده هم توجه كرد و به راحتي از آنها چشم پوشي نكنيم.
رعایت اصول و نکاتی برای داشتن زندگی موفق رعایت برخی اصول و نکات برای داشتن زندگی موفق، کارآمد و ضروری و لازم به نظر میرسد به عنوان مثال آموختن روشهای سازگاری، رویارویی و حل جزئیات کمک بسزایی به زوجین میکند. یکی از مسائلی که باید بدان توجهی فراوان نمود نوع برخوردی است که هر یک از زوجین با جنس مخالف خود در اجتماع، محیط کار و یا در بین اقوام و فامیل دارد. گاهی برخی از این برخورد و رفتارها در نظر همسر ناخوشایند جلوه کرده و سبب آزار و رنجش وی میگردد و منجر به سوتفاهم و در پی آن ایجاد تنش میگردد. نوع روابط با اطرافیان و مخصوصاً با جنس مخالف، در اجتماع هم مهم است. زنان و مردان بسیاری به خاطر همین مسئله زندگی خود را دست خوش تنش و آسیب قرار دادهاند. در صورتی که با کمی درك و رعايت طرف مقابل مي توان از اين مسئله جلوگيري كرد. در برخی موارد این مسئله در حد یک حساسیت کوچک و بی اهمیت است، چنانچه به آن اهمیتی داده نشود روز به روز گستردهتر شده و مشکلات بسیاری در روابط زن و مرد ایجاد میکند گاهی منشاء حساسیتها ناشی از رفتارهای ناشیانه یکی از زوجین و یا بر انگیختن حسادت یکدیگر و یا تفاوتهای فرهنگی و خانوادگی زن و مرد است. در وقوع چنين حالت هايي بهتر است با همسرتان صحبت كنيد و با هم به حل اين مشكل بپردازيد.
موفقترین زندگی در موفق ترين زندگي ها هم ممكن است در برخي موارد با هم تفاهم نداشته باشند، گاهی هدف طرف مقابل آزار همسر نبوده و ممکن است با بیان صحیح موضوع و دریافت جوابی مشخص و قانع کننده سوءتفاهمات برطرف میگردد. در این مواقع وظیفه فردی که مورد انتقاد از جانب همسر قرار گرفته این است که جهت رفع سو تفاهم بکوشد و به صورت منطقی موضوع را حل و فصل نماید.
در زمان هاي گذشته عشق و عاشقي معني ديگري داشت فرد يا عاشق نمي شد يا اگر مي شد هم عشق برايش مقدس بود از شدت شوق گويي در آسمان ها پرواز ميكرد.اما عشق هاي امروزي چيزي جز عشق باطل نيست. دختر و پسرهاي امروزي خود را گول مي زنند كه عاشق همديگر هستند در حاليكه همه ي آنها چيزي جز كارهاي بيهوده اي نيست و آنها همديگر را گول مي زنند. و ممكن است آنها را با فرد ديگري معاوضه كنند. درحالي كه براي همسريابي , مي توانند از سايت همسريابي كمك بگيرند.
ما امروزه نمي توانيم ابراز هيچ عشق يا محبتي را بدون محك كردن آن قبول كنيم. به عنوان یک مشاور و روانشناس، وقتی دختر و پسرهای جوان برای مشاوره ازدواج نزد من میآیند و ادعا میکنند که عاشق هم هستند ابزار محک عشق را به آنها میدهم و تاکید میکنم که بدون محک، ادعای عشق را نپذیرند. این محک هم کار سختی نیست. هر دو طرف، هم دختر و هم پسر، اگر واقعا ادعای عاشقی دارد، قبل از ازدواج باید برای طرف مقابل قربانی بدهد! یعنی باید اقلا یک مرتبه کاری را که انجامش برای آنها سخت است، به خاطر طرف مقابل انجام دهند. بدیهی است که این کار سخت برای همه یکسان نیست، چون افراد متفاوتاند. اما برای هر کسی بالاخره کاری سخت، وجود دارد. ممکن است ترک کردن سیگار برای کسی کار سخت محسوب شود. برای یک نفر کنار گذاشتن دوست نامناسبش سخت باشد، برای دیگری تغییر نوع لباس پوشیدن، ترک برخی عادات یا … کار سختی باشد و همین طور الی آخر. در هر حال هر یک از طرفین باید کاری سخت را که البته حق و حقوق شخص ثالثی در آن، از بین نرود، برای طرف مقابلش انجام بدهد و اگر نمیخواهد این کار را انجام دهد دیگر ادعای عاشق و شیفته و واله بودن معنا ندارد و حقیقی نیست.
نشانههای محبت حقیقی علاوه بر محك كردن عشق , عشق واقعي نشانه هايي دارد كه لازم است با اين نشانه ها آشنا شويم.
عشق، تواضع میآورد عشق و دوست داشتن كسي همه ي غرور انسان را از بين مي برد اگر كسي در برابر عشقش با غرور باشد بهتر است ادعاي عشق آن را باور نكنيم.عشق واقعي انسان را بي غرور مي كند. عشق، احترام میآورد عشق واقعي همراه با احترام است و احترام متقابل بايد هميشه وجود داشته باشد مگر این که فرد خود را مهمتر از طرف مقابل بداند که در این صورت، ادعای عشق او نیز ، فریبی بیش نیست. طبیعی است که عقاید، سلیقهها و نظرات دو نفر متفاوت باشد، اما احترام بین آنها با این تفاوت عقیده یا سلیقه نباید از بین برود. اگر یکی از طرفین مدام به طرف مقابل توهین میکند یا نمیتواند برای او و تفاوتهایشان احترام قائل شود، بعید است عشقی در کار باشد.
سختگیری در عشق حقیقی راهی ندارد بهتر است ادعای افرادی که به بهانه عشق و محبت میخواهند به همدیگر سخت بگیرند و طرف مقابل را تغییر بدهند یا تحقیر کنند، نپذیریم. چنین حالتی درخواست اسارت است نه بروز عشق.
عشق، محبت عملی یا کلامی به دنبال دارد اگر كسي ادعاي عاشقي كرد ولي نتوانست عشق خود را بروز بدهد عشق او به دردي نمي خورد ، پس ادعای عشق او را چندان جدی تلقی نکنید. وقتی عشق در میان هست طرفین برای خوشحال کردن همدیگر، تلاش میکنند. آنها همدیگر را تحسین میکنند و در جهت رشد و بهتر شدن، به همدیگر بازخورد میدهند.
شايد شاهد گفتگوهاي آندره ژيد , نوسنده ي فرانسوي كه گفته است « من از خانواده بیزارم!» شده ايد اما این نویسنده ی اروپایی سخت در اشتباه بوده است. درست است كه همسريابيو تشكيل خانواده سبب ايجاد تنش و مشكلاتي مي شود که به سختی می توان تعادل و آرامش را در آن برقرار ساخت اما نتایج تحقیقات علمی نشان می دهد که داشتن خانواده برای سلامتی انسان بسيار مفید است. زوج ها عمر طولانی تری دارند حتي اگر خانواده به شكل ساده يعني فقط زن و شوهر هم باشد باز هم تآثیر آن روی نشاط و سلامتی بدن به اندازه ی ورزش و تغذیه ی سالم است. بر اساس نتایج پژوهشی که Insee در ماه اوت سال ۲۰۰۷ منتشر ساخت، میانگین عمر زوج ها و كساني كه تنها نيستند بيشتر از مجردها است. حمایتی که «قهرمانان زیر یک سقف» نثار یکدیگر می کنند همانند سپر حفاطتی، آنها را در مقابل استرس، این سم کشنده، مصون می دارد. افراد مجرد که معمولا عادت های پرخطری نظیر تغذیه ی نامناسب، مصرف الکل ، سیگار و .. را نیز در پیش می گیرند از این سپر حفاظتی بی بهره اند.
عشق از ابتلا به بیماری ها پیشگیری می کند محققان امریکایی ثابت کرده اند زمانیکه خوک ها از جفت شان جدا می شوند سیستم دفاعی و ایمنی بدن شان ضعیف می شود. همچنین نتایج پژوهشی که محققان در مرکز اپیدمولوژی سرطان ملبورن(استرالیا) در سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸ روی ۱۰۷۹ مرد انجام داده اند، نشان می دهد هر اندازه که میزان انزال در مردان ۲۰ تا ۴۰ بیشتر باشد احتمال ابتلای آنها به سرطان پروستات کمتر خواهد بود. داشتن زندگی عاشقانه باعث می شود زوج ها کمتر در معرض خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی قرار بگیرند. همچنین محققان در سال ۲۰۰۲ ثابت کرده اند که برقراری روابط جنسی سالم خطر ابتلا به بیماری های قلبی را کاهش می دهد.
عشق بدن را قوی می سازد داشتن يك همدم و كسي كه او را واقعا دوست داري و نگاه كردن به چهره ي مهربان او باعث تحریک ترشح هورمون بسیار خاصی به نام اوسیتوسین می شود. این هورمون در بدن زنهای شیرده ترشح می شود اما
بسياري از ما دوران آشنايي در سايت همسريابي , همسريابي و حتي ازدواج دوراني سرشار از عشق , رمانتيك و حتي بهترين دوران است ولي با گذشت زمان اين رابطه عادي و حتي كمرنگ تر مي شود ما در زير سعي كرديم نكاتي براي شما ذكر كنيم كه به دوام عشقتان كمك كند و آن را ابدي كند. یک رابطه سالم و عاشقانه می تواند باعث بهترشدن بسیاری از جنبه های زندگی شما، از سلامت روانی و هیجانی تا سلامت جسمانی و شادمانی کلی ، شود.یک رابطه سالم چیست؟
يك رابطه زماني سالم هست كه هر دو نفر ارتباطي به شكل زير داشته باشند:
توجه متقابل اعتماد صداقت حمایت انصاف/عدالت هویت های جداگانه ارتباط خوب احساس شادمانی / علاقه
1) برای داشتن سرگرمی برنامه ریزی کنید. با همسرتان گفتگو کنید تا به علايق مشترك هم پي ببريد . سپس بر اساس این علائق و اوقات فراغتتان برای پرداختن به این علائق برنامه ریزی کنید. می توانید ارتباط با دوستان مشترکتان را گسترش دهید یا در انجمن ها و گروه های خیریه شرکت کنید. هم چنین می توانید در فضای خانه فعالیت های مشترکی را ترتیب دهید و از انجام آنها لذت ببرید مثلا بازی های فکری یا ورزش های ساده با موسیقی و یا شعر یا آواز خواندن می تواند به شما کمک کند نشاط و شادمانی را در فضای خانه تان پراکنده کنید.
۲) بیاموزید که طرد ها و اختلافات را به خوبی هدایت کنید. اگر با طرف مقابل برسر مسائلي اختلاف پيدا كرديد و او شما را بنابه دلايلي طرد كرد به هیچ عنوان شخصی سازی نکنید. یعنی خودتان را به طور صد در صد مقصر ندانید. رابطه یک مسئله دوطرفه است که هر دو طرف در آن به یک اندازه مسئولند. در زمان اختلافات به جای فاجعه پنداری و غصه خوردن و اظهار ناامیدی کردن، به آن به عنوان یک تجربه نگاه کنید، تجربه ای که قدرت و توان تاب آوری شما را افزایش می دهد. در این شرایط احساسات خود را تایید کنید. معمولا در زمان طرد از سمت دیگری، طبیعی است که احساس آسیب دیدن و ناامیدی و غمگینی کنیم. سعي كنيد که به جای سرکوب کردن این احساسات آنها را بپذیرید. با این رویکرد خواهید دید که قادر هستید به سرعت از تجربه منفی خارج شوید.
۳) برای ارتباط خود خط قرمزهایی تعیین کنید. این خط قرمزها به سلیقه شما و همسرتان و توافق دونفرتان تعیین می شود. بهتر است در مورد نحوه ارتباط (مثلا ارتباط غیرکلامی و ایما و اشاره ممنوع)، ارتباط انفرادی با دوستان و میزان رفت و آمد با آنها، هزینه ها و برنامه های اقتصادی و …خط قرمزهایی داشته باشید تا اختلافات کمتر شود.
همسريابي و ازدواج وارد شدن به يك زندگي جديد و به نوعي تولدي دوباره مي باشد به شرط اينكه توانايي و آگاهي هاي لازم را داشته باشيم تا در هنگام مشكلات بتوانيم با آنها روبرو شده و مشكلات خود را حل كنيم. زندگي مشترك پيوندي زناشويي بين مرد و زن مي باشد، و اگر با عدم تواناییها و مهارتهای هر دو نفر یا حتی یکی از آنها روبه رو شود، به طور مسلم، ادامه آن با تلخکامی، ناراحتی، تنش و در شكست خواهد بود. براي داشتن يك زندگي خوشبخت بايد توانايي و آگاهي لازم براي مقابه با مشكلات و حل آنها را هم داشته باشيد.از اين رو در زير برخي از راهكارها براي برخورداري از توانايي هاي لازم را ذكر كرده ايم.
مهارت در خودآگاهی
انسان در صورت شناخت خويش و خصوصيات خود بهتر مي تواند در صورت برخورد با همسر و مسائل زندگي مشترك , بهتر رفتار كند.اين خود آگاهي به انسان كمك مي كند كه تا احساسات و نگراني و عصبانيت هاي خود را به طور كامل بشناسد تا در صورت لزوم انها را كنترل كند يا بروز دهد.همچنين اهداف زندگي مشخص تر مي شود.
امتیاز دیگر خودآگاهی، شناخت و تشخیص تفاوتهای بین خود و دیگران است که در این میان تفاوتهای میان زن و مرد، یکی از مهمترین بخشهای مربوط به این مهارت میباشد.
شناخت تفاوتهای میان زن و مرد انسانها، به دلایل گوناگون تفاوتهای بسیاری با یکدیگر دارند؛ اما تفاوتهای بین زن و مرد، تفاوت عمدهای است که برخی از آنها ریشه در عوامل فیزیولوژیکی و زیستی دارند و بعضی، نشأت گرفته از عوامل فرهنگی و اجتماعی هستند. این تفاوتها به قرار زیر میباشند:
اصول مهارت حل اختلاف
در كملا آرامش و بدون توهين و عصبانيت حرف بزنيد. حل اختلاف، در زمان عصبانیت، نتیجهای جز تخریب بیشتر نخواهد داشت؛ پس بهتر است همیشه بعد از آرام شدن محیط و افراد، اقدام شود. منفی سخن نگویید. اگر برای ايجاد يك رابطه ي جديد در تلاش هستيد دقت کنید از به کار بردن سخنان نومید کننده و تحریک کننده و در مجموع، منفی بپرهیزید.
در اولین قدم اختلاف، آن را حل کنید و نگذاريد به درازا بينجامد. به محض احساس اختلاف یا سوءتفاهم، در صدد حل آن برآیید، چون اگر زماني از آن بگذرد تبديل به يك كينه ي ديرينه مي شود. به خاطر داشته باشید صحبت و بازگو کردن ناراحتیها و سوءتفاهمها کمک مؤثری برای رهایی از غم و اندوه است و حل اختلافات را نیز آسانتر میکند. از طرف مقابل خود یا طرفین اختلاف درخواست کنید خیلی زود وقت مناسبی را با هماهنگی یکدیگر، برای حل اختلاف، اختصاص دهند. سعي كنيداحساس شرم و گناه برای طرف مقابل به وجود نیاورید. چنانچه با طرف مقابل خود دچار مشکلی شدهاید یا برای حل اختلاف دیگران، میخواهید اقدام نمایید، هرگز نباید به گونهای صحبت کنید که دیگری یا دیگران دچار احساس خجالت یا گناه شوند. طعنه و کنایه را نیز از لحن و کلامتان حذف کنید. نظر و عقیده خود را بیان کنید. ناراحتی خود را عنوان کنید و دربارهاش حرف بزنید؛ بدون آنکه قضاوت یا سرزنش کرده و حکمی صادر نمایید. دیگری یا دیگران نیز حق دارند. به طرف مقابل خود یا دیگرانی که با یکدیگر دچار اختلاف شدهاند، اجازه کافی دهید از ناراحتیها و مشکلاتشان صحبت کنند. تخلیه روانی، فرد را برای طرح یا پذیرش مسائل متفاوت و سپس حل مشکلات، آمادهتر میکند. عذرخواهی اشتباه نيست. در زمان حل اختلاف، اگر فرد متوجه اشتباه خود شد، بهتر است فوری با یک جمله که حاکی از ندامت و عذرخواهی اوست، مسأله را ختم به خیر کند. «عذرخواهی» نه تنها فرد را کوچک نمیکند، بلکه دیگران را متوجه انعطاف و دقت نظر او نیز میسازد. اگر لزومی به عذرخواهی هیچکدام از طرفین نبود، توافق و به قول معروف، کنار آمدن با هم، مسیری تازه برای رفع سوءتفاهمها و برقراری ارتباطات جدید خواهد بود. هر بار، فقط یک موضوع را مطرح کنید. برای حل هر مشکل، یک جلسه مشخص را اختصاص دهید؛ چرا که با طرح همه ناراحتیها و مشکلات در یک جلسه، نه تنها راهحلی پیدا نخواهد شد، بلکه به لحاظ یادآوری و تداعی یا درهم پیچیدگی ناراحتیها، دامنه اختلافات وسعت بیشتری خواهد گرفت. لازم به یادآوری است که مهارت حل اختلاف، در روابط خانوادگی، خاصه ارتباط میان زن و شوهرها، اهمیت بسیاری دارد. ضمناً باید در نظر داشت که در این روابط، حفظ احترام، ادب، همکاری و تعادل برای همگان امری واجب است. مهارت تصمیم گیری. تصمیم گیری نیاز به مهارت دارد. انسانها به صورتهای مختلفی تصمیمگیری میکنند، خواه این تصمیم درباره معاملهای باشد یا اشتغال به کاری یا انجام عملی و یا ازدواج.
دوره ي نامزدي دوره اي خاصي براي شناخت كامل از همديگر مي باشد در اين دوره هر دو طرف آنچه كه هستند خواهند بود و امكان شناخت بيشتر از همديگر را بدست مي آورند.با رفتارهاي همديگر آشنا مي شوند و حتي مي توانند رفتار طرف مقال را در موقعيت هاي مختلف بسنجند.
دوران نامزدی چیست؟ وقتي رابطه ي خوب و صميمي در دوران نامزدي وجود داشته باشد خود فرد نيز حس خوبي پيدا مي كند . با هم همكاري خواهند داشت به گفت گوي همديگر گوش مي دهند و اگر دوره ي نامزدي هم زياد باشد فرقي نمي كند چون با هم در خوشي هستند.
در دوران نامزدی ارتباط درست برقرار کردن اهمیت زیادی دارد. شما از اینکه نامزدتان از احساس و فکر شما با خبر شود، احساس ناراحتی نمیکنید، میتوانید به راحتی با هم بحث و گفتوگو کنید و به نتیجهای برسید که برای هر دو شما خوب است.
یک نامزدی ناسالم چگونه رابطهای است؟ در یک نامزدی ناسالم، احساس شما درست متضاد آن چیزی است که دوست دارید. احساس اینکه رابطهتان ناسالم است، کاملاً برایتان مشخص است. در مورد فرد مقابلتان احساس خوبی ندارید و فکر نمیکنید که سرانجام خوبی داشته باشید. همیشه داشتن یک رابطه ناسالم به این معنا نیست که در آن یک فرد مورد سوء استفاده قرار بگیرد و دیگری سوء استفاده کننده باشد. سوء استفاده میتواند تعابیر دیگری نیز داشته باشد و فرد از نظرکلامی و احساسی نیز مورد استفاده قرار بگیرد و این اتفاق باعث خشونت هر دو طرف میشود.
علائم نامزدیهای ناسالم وقتي كه نامزدتان بيش از حد به شما حساس باشد. و به هر روابط اجتماعي شما مخصوصا با جنس مخالف حسودي كند. او به شما بگويد که چه چیزی بپوشید و چه نپوشید و کجا میتوانید بروید و کجا نمیتوانید بروید. او با دیگران نیز بیشتر دچار مشکل و نزاع میشود و به طور کلی خشن است و زود کنترلش را از دست میدهد. به شما ناسزا میگوید و با ادبیات نامناسبی با شما حرف میزند. به خاطر مشکلات خودش شما را سرزنش میکند و شما را مسبب مشکلاتش میداند. در حضور دیگران به شما بیاحترامی میکند. گاهی اوقات با شما از نظر فیزیکی درگیر میشود و حتی ممکن است به شما آسیبهای جسمی برساند. به شما احساس رعب و وحشت میدهد. مثل این است که همیشه روی پوسته تخممرغ راه میروید و هر لحظه ترس ترک خوردن و زمین خوردن دارید.
چرا برخی افراد خشنتر از دیگران هستند؟
دلايل زيادي از قبيل بزرگ شدن در يك خانواده ي پر خشونت, مصرف برخي الكل و دارو و دليل خشونت او هرچه باشد شما نيستيد.
سعي كنيد با انجام نكات زير اجازه ندهيد اضطراب روز عروسي به همه ي احساسات و شادي هايتان غلبه كند. این توصیه ای است که اغلب عروسهای جوان قبل روز عروسي كه براي آنها روز بزرگي است روبرو مي شوند ، حتما شما هم فكر مي كنيد كه آيا چنين چيزي امكان پذير است ؟
يادتان باشد كه شما از روزهاي پراضطرابي همچون موقعهمسريابييا خواستگاري رد شده ايد و اين موضوع را زياد سخت نگيريد.
اكثر عروس ها بر اثر فشار اينكه در روز عروسي همه چيز مرتب و منظم باشد ، ممکن است عصباني شوند، ما در زير نكاتي براي شما ارائه داده ايم كه با رعايت انها امكان خونسرد بودن بودن شما تا به حدي وجود دارد.
خودتان انجام دهید ممكن است براي بهتر شدن و سريع پيش رفتن كارها بايد افراد زيادي وجود داشته باشد که به شما در انجام کارها کمک کنند. اما آیا تا به حال این اصطلاح را شنیدهاید که «اگر میخواهید کاری به خوبی انجام شود، خودتان آن را انجام دهید؟» خوب این درست است.
مي توانيد براي چيزهاي كوچك از قبيل اینکه آیا همه وسایلی که باید گل و ربان زده میشده، آماده است یا خیر، اجازه دهید که مادرتان آنها را چک نماید. اما برای مسائل مهم، مانند چک کردن اینکه آیا حلقههای ازدواج از جواهر فروشی تحویل گرفته شده است، و یا اینکه آیا لباس شما بخار خورده و آماده است، خودتان آنها را انجام دهید. برای آرامش ذهن خود این کار را انجام دهید، ما به شما تضمين مي دهيم که این توصیه سودمند، کمک میکند که در روز عروسی آرامش بیشتری داشته باشید.
مثبت بیاندیشید به جای اینکه به نظرات و عقايد ديگران گوش بدهيد ، سعی کنید فکرتان را مثبت کنید. مثبت بیاندیشید و به خودتان انرژی دهید. هر كسي دوست دارد که شما مراسم عروسی زیبایی داشته باشید، پس به یاد داشته باشید که همه ي شما يك هدف داريد و براي هر چه بهتر شدن اين هدف تلاش مي كنيد. اینکار باعث می شود که فشار و اضطرب کمتر شود. همچنین زمان بیشتری برای شما و کسانیکه در حال کمک کردن به شما هستند فراهم می کند تا کارها را به بهترین نحو انجام دهید. فراموش نکنید که شعار «من می توانم» و فکر مثبت رمز موفقیت در انجام دادن تمام کارها و برنامه ریزی های این روز است.
برنامهی زمانی تهیه کنید آيا میخواهید موثرترین راه برای حفظ آرامش در روز عروسی را بدانید؟ منظم و سازماندهی شده باشید! اگر یک برنامه ريزي درست و حسابس داشته باشید، دچار استرس و حالت عصبی نخواهید شد. شما میدانید که شماره تلفنهای شما کجاست، هر شخصی احتمالاً در حال حاضر کجاست و حدوداً چه زمانی در مراسم حاضر خواهد بود و بسیاری مسائل دیگر. بنابراین چند روز قبل از مراسم عروسی، یک برنامه زمانبندی برای خود ایجاد کنید و مطمئن شوید که آن را مرور و تکمیل نموده و تمام موارد و مسائل لازم برای جشن عروسی را در آن آوردهاید.
براي ازدواج نياز به آگاهي هايي است كه در صورت عدم شناخت آن آگاهي ها قبل ازدواج , در زندگي مشترك انسان با مشكلاتي مواجه مي شود و يا حتي زندگي آنها در نهايت به طلاق منجر مي شود.
شما می توانید قبل ازدواج برای شناخت بیشتر از همدیگر از سایتهایی از قبیل سایت همسریابیاستفاده کنید.
رسولُ اللّه (ص) می فرمایند: ما أحَلَّ اللّه شیئا أبغَضَ إلَیهِ مِن الطَّلاق. خداوند چیزی را که نزد او منفورتر از طلاق باشد، حلال نکرده است. (میزان الحکمه)
اگر می خواهید در زندگی موفق باشید و در نهایت شما هم طلاق نگیرید،سعي كنيد این اصول ساده اما ضروری را از همین امروز فرا بگيريد و در زندگی مشترک فردایتان به کار ببندید. نکته مهمي كه بايد رعايت كنيد اين است كه سعي كنيد اين اصول را دونفره رعايت كنيد و با هم تلاش كنيد وگرنه تلاش یک نفره شما حتما با شکست همراه خواهد شد: - اول باید هنگام انتخاب فردی را انتخاب کنید که از هر لحاظی تناسب داشته باشید تا پس از سپری شدن ایام پرهیجان ابتدای زندگی، ناچار به تحمل همسرتان نشده و در ضمن گرفتار طلاق عاطفی نشوید. لازم است همسرتان را از فردی که در طبقه اجتماعی، مالی و فرهنگی خودتان است، انتخاب کنید. نه بالاتر و نه پایین تر. نکته بعدی این است که سعی کنید عشق به همسرتان را حفظ کنید.
- سعی کنید از همان روز اول به همدیگر قول دهید که در آینده، از اختلافات و ناراحتی های کوچک چشم پوشی کنید، هرگز به یکدیگر توهین نکنید، هرگز با صدای بلند با هم صحبت نکنید، به هم وفادار بمانید تا عشق و حرمتی که باید میانتان حاکم باشد، حفظ شود. به این ترتیب کارتان به جایی نمی رسد که ناچار شوید یکدیگر را تحمل کنید و گرفتار طلاق عاطفی شوید.
- این یک اصل مهم است. اگر می خواهید ستون های زندگی تان حفظ شود، هر کدام در جایگاه خودتان قرار بگیرید. زن باید به وظایف زنانه و مرد نیز به وظایف مردانه خود عمل کند. زن باید زنانگی داشته باشد و مرد هم مردانگی تا جذابیت خود را برای یکدیگر از دست ندهند.
- اگرچه که باید نقش زنانه یا مردانه خود را همیشه حفظ کنید اما ازدواج یک رابطه کارمندی نیست که همیشه در نقش خود بمانید. باید انواع رابطه را با همسرتان تجربه کنید. در موقعیت هایی برای همسرتان دوست باشید، در موقعیت هایی کاملاً جدی باشید، در موقعیت هایی دلگرمی بدهید و در موقعیت هایی بر مشکلات و ضعف ها تمرکز کنید، گاهی حتی اگر لازم است به طور موقتی نقش های او را به عهده بگیرید و در انجام آنها کمکش کنید.
طلاق دلایل متعددی دارد که مهم ترین آن ها از این قرار است:
هركس از اشتغال خود انگيزه هاي متفاوتي دارد اعم از مالي و غير مالي. برخورداری از رفاه بیش تر و دسترسی به امکانات و تسهیلات بهتر انگیزه های عمده ای برای اشتغال در جوانان ایجاد می کند. اما گاهی مهم ترین دلیل کار، رفع نیاز مالی خانواده است که باعث می شود پسری جوان، نان آور خانواده پدری اش باشد.
اما گاهی اشتغال و کسب درآمد در برخي مواقع باعث مي شود فرد برای دستیابی به دیگر اهداف زندگی خود با دردسر مواجه شود كه در اينصورت كسب درامد مشكل ساز خواهد بود. در ادامه به موضوع اشتغال پیش از ازدواج می پردازیم و زوایای این موضوع را مورد توجه قرار خواهیم داد.
دلایل جوانان برای اشتغال پیش از ازدواج تعداد زیادی از جوانان پیش از ازدواج به دلخواه خود و یا برای دستیابی به شرایطی بهتر مشغول به کار می شوند. گاه اشتغال پیش از همسريابي با هدف تامین احتیاجات خود یا خانواده به علت حضور نداشتن یکی از والدین مخصوصا پدر، بازنشستگی والدین و.... انجام می گیرد.
در این شرایط بخش زیادی از درآمد حاصل از اشتغال فرد صرف خانواده اش خواهد شد. از طرفی گاهی نداشتن اشتغال جوانان در این گونه شرایط باعث ایجاد مشکلات اقتصادی می شود. به علاوه با پیشرفت امکانات و ایجاد نیاز توسط تولیدکنندگان به دسترسی به مواد و وسایل رفاهی، تامین اقتصاد خانواده با مشکلات بیشتری مواجه شده است.
در هر حال مشغول شدن به کار برای فرد مزایای بسیاری از جمله آشنایی با بازار کار، پیشرفت اقتصادی، بهبود مهارت های ارتباطی و اجتماعی و دستیابی به استقلال مالی را در برخواهد داشت. اشتغال جوانانی که کمک خرج زندگی هستند آن جا با مشکل روبه رو خواهد شد که این افراد تصمیم به ازدواج می گیرند. چرا که چنین جوانانی بيشتر درامد خود را براي مخارج زندگي خرج مي كنند، سرمایه ای برای تشکیل زندگی نخواهند داشت. در چنین شرایطی نگرانی های جوان نیز درباره خانواده خودش یا تشکیل خانواده جدید شکل می گیرد.
با توجه به مطالبی که ذکر شد، به نکات زیر توجه کنید:
عشق در زندگي هر كس لازم است ولي همه چيز نمي باشد.فكر كنيد مي توانيد تنها با عشق يك زندگي را اداره كنيد.
۱ – هر كس نيمه اي دارد كه با آن كامل مي شود. بیشتر انسانها بر این باورند که برای هر فرد فقط یک نفر به عنوان جفت مناسب ساخته شده یا باید منتظر باشد تا تقدیر و سرنوشت آن فرشته گمشده را در برابر او ظاهر کند، یا اینکه افراد متعددی را امتحان کند تا اینکه نیمهاش را پیدا کند. گروه اول برایهمسريابيو ایجاد رابطه تلاش نخواهند کرد مگر سطحی و گروه دوم از یک رابطه به رابطهای دیگر میروند تا شاید گمشده خود را پیدا کنند.
۲ – فقط با همسر کامل و بیعیب و نقص میتوان در زندگی اشتراکی به خوشبختی رسید! (کمالپرستی) افرادی که این گونه طرز فکر دارند ، دنبال یک فرد کامل و تقریبا بیعیب و نقص هستند و به این ترتیب بسیاری از فرصتهای طلایی را از دست میدهند. چون همیشه معایبی برای رد کردن طرف مقابل پیدا خواهند کرد. عدهای همچون پیوند عاطفی ناامنی داشتهاند به دیگران اعتماد نمیکنند و ناخودآگاه دنبال مدرک و دلیل برای رد طرف مقابلاند. در حالی که هیچ کس کامل نیست و اساسا فلسفه ازدواج شروع با حداقل معیارهای لازم و اساسی و تلاش برای رسیدن به حداکثرهای ایدهآل (رشد و نمو) است. احتمال موفقیت و خوشبختی در ازدواجی بیشتر خواهد بود که تجانس و تشابه بین زوجین بیشتر باشد و اگر یکی خیلی برتر از دیگری باشد دیر یا زود رابطه دچار مشکل میشود.
۳ – برای یک ازدواج موفق مهم نیست که با چه کسی ازدواج میکنید، مهم این است که چقدر تلاش میکنید! افرادی وجود دارد که با این طرز فکر بدون تناسب فرهنگی و اخلاقی وارد یک رابطه و در نهایت ازدواج می شوند و دیر یا زود هر دو طرف از پا درمی آیند. خمیرمایه چنین طرز تفکری این است؛ خودم درستش میکنم! در حالی که ازدواج مثل بازی پینگپونگ است که هر دو باید لذت ببرند.